قابلیتی که به ما اجازه می دهد
اجسام دور را از اجسام نزدیک تشخیص دهیم و به راحتی درباره فواصل اشیا
قضاوت کنیم. انسان به دلیل داشتن قابلیت دوربین دو چشمی (binocular
vision)، محیط اطراف خود را سه بعدی می بیند.
چیزی که عرض ارتفاع و طول (عمق) داشته باشد. محیط فیزیکی اطراف ما، یک
محیط سه بعدی است. در واقع ما هر روز در یک محیط سه بعدی در حرکت هستیم.
اما مغز انسان چطور قادر به درک محیط سه بعدی اطراف خود می باشد؟
همان طور که می دانیم چشم های هر انسان در حدود ۶. ۵ سانتیمتر از
یکدیگر فاصله دارند، بنابراین به محیط اطراف از دو زاویه افقِ کمی متفاوت
نگاه می کنند.
همانطور که ما به اطراف نگاه می کنیم، شبکیه هر چشم تصویری دوبعدی از
محیط اطراف ضبط و برای مغز ارسال می کند. مغز این دو تصویر دوبعدی را طی
فرآیندی ادغام و محیط اطراف را به شکل سه بعدی درک می کند. بنابراین انسان
دارای قابلیت تشخیص عمق (depth perception) می شود.
قابلیتی که به ما اجازه می دهد اجسام دور را از اجسام نزدیک تشخیص دهیم
و به راحتی درباره فواصل اشیا قضاوت کنیم. انسان به دلیل داشتن قابلیت
دوربین دو چشمی (binocular vision)، محیط اطراف خود را سه بعدی می بیند.
اما جالب است بدانید که افراد monocular vision، یعنی کسانی که تنها از
ناحیه یک چشم بینا هستند نیز می توانند محیط اطراف را به شکل سه بعدی درک
کنند! همان طور که می دانیم یک تصویر دوبعدی، تنها دارای عرض و ارتفاع می
باشد و از نظر فنی عمق ندارد. بنابراین در این تصویر همه چیز با یک فاصله،
از نگاه بیننده به نظر می رسد.
اما بیننده به طور ناخودآگاه و با استفاده از تکنیک های سه بعدی مغز، تصویر را به شکل سه بعدی درک می کند.
مهم ترین تکنیک هایی که مغز انسان برای درک دنیا به شکل سه بعدی از آنها استفاده می کند، عبارت است از:
● چشم انداز برجسته (stereoscopic vision)
قابلیتی است که به دو چشم اجازه می دهد، تصاویری جداگانه با زوایای افق
متفاوت تهیه کنند. در این تصاویر، اشیای نزدیک بسیار جدا و متمایز از
اشیای دور می باشند.
● سازش با محیط (Accommodation)
همان طور که شما بر جسمی دور یا نزدیک متمرکز می شوید، چشم شما به شکل
فیزیکی لنز خود را جابه جا کرده و آن را بر حسب فاصله ای که بر آن متمرکز
شده اید، تغییر می دهد.
اختلاف منظر (Parallax) با توجه به این قابلیت چشم، هنگامی که انسان سر
خود را از سمتی به سمت دیگر حرکت می دهد، به نظر می رسد که اشیای نزدیک
بیشتر از اشیای دور حرکت می کنند و جابه جا می شوند.
● آشنایی با حجم اشیا (size familiarity)
اگر شما اندازه تقریبی شیئی را بدانید، از روی بزرگ به نظر رسیدن و
کوچک به نظر رسیدن آن می توانید به طور تقریبی، فاصله آن شی را تا خودتان
حدس بزنید. به طور مثال اگر بین دو جسم که می دانید اندازه یکسانی دارند،
یکی بزرگ تر و دیگری کوچک تر به نظر بیاید، می توانید حدس بزنید که شی
بزرگ تر به شما نزدیک تر است.
منبع : افکار